Monday, May 9, 2011

من تغییرناپذیرم، شرمنده!!!



یک نت نانوشته حذف شد...
به خاطر ترس از تعبیرها، قضاوتها و شاید بدتر از همه ی آنها فرار از تمام آنچه هست ها...
یک دور گردش  باطل وجودم را تسخیر کرده...
امروز دقیقاً در نقطه ی آغاز تمام رفتن ها ایستاده ام...
فردا شاید در نقطه ی تمام منطق ها...
امروز تمام صفر و یک های مصور، رئال های هستی را به سخره گرفت...
حس شاد کودکانه ای دارم از دانستن بی اهمیت ترین موضوع تصویر، که رنجی دیرین را توصیف میکند
ذق ذق میکند...؟؟
عین دل من.