Monday, June 20, 2011

این روزها دوستی ها بوی بنزین گرفته است.

تا چند وقت پیش وقتی دوستت را می دیدی، یا اگر در خانه ی شما مهمان بود، او را سوار ماشین میکردی و تا مقصد می رساندیش.
با گران شدن بنزین دیگر حتی تعارف هم نمی کنی، که مبادا تعارفت را قبول کند.
وقتی دیر وقت است و به دوستت میگویی مرا برسان، با صراحت میگوید،" بنزین ندارم."، دنیا روی سرت خراب میشود.
دوست داری بمیری و این روزها را نبینی که دوستت فقط ادعای رفاقت دارد و بوی بنزین می دهد.
راستش را بخواهید، دوست هم بی تقصیر است. با بیست و اندی سال،  پول تو جیبیشش را از پدرش میگیرد، پول بنزین را هم از پول تو جیبیهایش پرداخت میکند.
کمی به دوستانمان حق بدهیم، سر خیابان تاکسی ها منتظر ایستاده اند، این بار را بدون کولر تا خانه می رویم.

No comments:

Post a Comment