Tuesday, October 4, 2011

بوسه های بیهوده (6 Oct)

 من دلم هوای بوسه ی بی هوا می کند.
هوای دست های یکهو از پشت بغل کننده
 بی هوس، با هوس...فرقی نمیکند
با عشق، بی عشق...دلم میخواهد بگویم، فقط تو باش
ناشی هم که باشی، طعمِ بی طعم لب را میفهمی 
بوسه های نطلبیده هم مراد است، این را فراموش نمی کنم
صدای اذان می آمد، و من تو را می پرستیدم
قلبم تیر میکشید از گناهی که شیرین بود و او می دید
روحم به تنگ آمده از گناهی که از من دور است
پُرم از احساسی که تنها یک جمله میشود
و تو تاب همان یک جمله را هم نداری
بوسه ها خاطره می شوند
ولی خاطره ها برای من بوسه نمی شوند
من دلم  بوسه های بی هوا میخواهد
بوسه های بی هوای تو 




No comments:

Post a Comment