Thursday, February 2, 2012

A dangerous method

بسی نگرانم از اوضاع کنونی...
دیروز با مامان رفتم فروشگاه رفاه، که مثلاً خرید کنیم...یک صحنه ی وحشتناک دیدم که تا حالا ندیده بودم!!! تقریباً هیچ خبری از شامپو ی clear, Dove,... نبود. پودر ماشین لباسشویی هم پیدا نکردیم بخریم، مجبور شدیم همان "پاک و دریا" ابتیاع کنیم. به جای نرم کننده های vernel و yumush و...همان رنگین تاژ خودمان را خریدیم. ته مانده ی خمیر دندان crest و signal را در یک عملیات ضربتی و با شجاعت تمام نجات دادم. حتی از آن استوانه ی چرخان پُر از ک.ا.ن.دوم های رنگارنگ و کوچک و بزرگ هم خبری نبود...تنها دلخوشی رفاه گردیم همان استوانه ی چرخان بود :دی... ما که فقط به نظاره ی انواع محصولات Kodex اکتفا میکردیم، بیچاره اونایی که از فردا باید محصولات پرمیس و گل پر و شکوه را مصرف کنند!!! احتمالاً با طعم گلاب و عطر مشهد و زیره کرمان تولید خواهد شد. خار دار هم نمی گوییم، دانه تسبیحی اسم گذاری خواهد شد. دانه تسبیحی درشت، دانه تسبیحی ریز...با روغن کرمانشاه...کشنده ی ا.س.پ.رم هم نداره واسه افزایش امت...روش ا.سپ.رم اضافه میمالن که احتمال 100% شه. اوضاعی میشه اصلن.
صابون لوکس هم نداشتن بخریم، گلنار استفاده میکنیم خیلی هم عالیه. باور کن!!! الآن دارم به ایرانی بودنم افتخار میکنم، همش احساس میکنم لباسام با پودر دریا شسته شده... با شامپو خمره ای داروگر میرم حموم،...و من چقذ ایرانیم!!من آریای ام. این هم یه مدت کوتاه ادامه داره...به زودی شاهد "صابون مراغه" جهت شستشوی البسه "صابون زیتون" و" گیل( نمیدونم فارسیش چیه)" جهت شستشوی موهامون به بازار میاد. مادربزرگم میگفت خیلی هم خوبه، عین نرم کننده های کفار میمونه.
به جای "clean & clear" هم سفید آب یا همان "دومشره" استفاده می کنیم.
کلی کاغذ و بطری و کبوتر خریدم، که نامه بنویسم بذارم تو بطری بندازم تو آب بالاخره میره میرسه آتلانتیک...امسال نه سال دیگه...
کبوتر هم واسه مسافت های نزدیکِ. مثلاً واسه داخل کشور.
گوشی و لپ تاپ هم مثل قوری بند شده ی مامانبزرگم، یا اون آفتابه لگن برنجیِ تو بوفه، قدیمی و یادگاری حساب میشه. انقده خوبه!!! دیگه خانواده ها به هم نزدیک تر میشن. باهم اخبار ساعت 2 و 20:30 میبینیم. به یاد اون موقع ها ساعت 8 شبکه 3 سریال میبینیم. ساعت 9 شبکه 2. ساعت 10 شبکه 1. نمیدونم هنوزم با این ترتیبه یا نه.
میان ویدئو مونو میگیرن. من هارد پُر از فیلمم رو مثل ناموسم زیر چادر گل گلی قایم میکنم. یادم میاد هر شب یک فیلم دانلود میکردم. و وقت نداشتم همشو ببینم.
*******************************************************
آخرین فیلمی که دیدم "A dangerous method " بود...جالب بود...یعنی گذشته از نظریات فرویدِ عزیز... با نظریات عزیز ترش، بازی کیرا نایتلی رو دوست داشتم. خیلی قشنگ نقش یه روانی رو بازی میکرد. یه روانی که تحقیر، هر نوع تحقیری تحریکش میکرد.
روانشناسی جزو اون دسته از علومی هست که عمیقن دوسش دارم. ولی یک مطالعه ی منسجم در این زمینه نداشتم. ولی به زودی حتمن.
شاید بیشتر بررسی کنم فیلمو بعدن...هنوز فرصت تحلیل ندارم. فقط به عشق فروید یه دور نگاه کردم، از این فیلم دیدن های الکی.

No comments:

Post a Comment